بچه های مدرسه آه

به گزارش سهندبلاگ، امروزه شکل های مختلفی برای رساندن خبر در جهان وجود دارد. بسترهای رسانه ای متعددی ساخته شده اند که اخبار بتوانند خودشان را هر چه سریع تر و ملموس تر به مخاطب شان برسانند. مثلا همین شما که الان روزنامه را دست گرفته اید و اخبار و تحلیل های روزی را که گذشت مرور می کنید، با برخی هایشان خنده می نشیند گوشه لب تان و با برخی دیگر ابروهایتان گره می خورد.

بچه های مدرسه آه

به گزارش خبرنگاران به نقل از رونامه خبرنگاران، تأثیرگذاری رسانه و خبر شاید در شکل محتوای تصویری بسیار بیشتر باشد. برای مثال این که مخاطب در صفحات روزنامه روایت یک انفجار در شهری را که هزاران کیلومتر با او فاصله دارد، بخواند با این که یک ویدئوکلیپ هر چند بی کیفیت را از آن ماجرا ببیند، بسیار متفاوت است. رسانه ها همه کوشش شان را می نمایند شکلی از محتوای خبری را فراوری نمایند که مخاطب هر چه بیشتر شرایط سوژه را درک و لمس کند اما هنوز هم که هنوز است تنها شکلی از رسانه که دل مخاطبش را می لرزاند همان شکل سنتی و قدیمی است.

پسری که هراسان و نفس نفس زنان از راه می رسد و به مادری که گوشه خانه بی دلیل دلش به شور افتاده خبر می دهد که در دبیرستان دخترش انتحاری شده. یا پدری که همین چند دقیقه پیش دخترش را ترک دوچرخه به مدرسه رسانده و حالا که چند خیابان دور شده با صدای انفجار برمی گردد و غم و اضطراب همه جهان در چشم های خیره اش به سمت دودی که به آسمان می رود، خلاصه می گردد.

پریروز، ما خبرهایی مکتوب و تصویری از فاجعه انفجار در دبیرستانی در شهر کابل خواندیم و شنیدیم. خبرهایی که مثل هزاران خبری که در طول روز به چشم و گوش مان می رسند، باعث شد کمی روی متن و تصویر آن دقیق شویم و کمی دل مان بگیرد و بعد هم برویم سراغ خبر بعدی. اما مادری که خبر را به جای تلفن همراه و روزنامه از پسرک هراسان کوچه شان شنیده و پدری که به جای دیدن گزارش خبری تلویزیون، دود انفجار را دیده، حالش با حال ما زمین تا آسمان فرق دارد.

دشت برچی کجاست؟

منطقه بیست هَزاری یا دشت برچی یا به اختصار محله برچی، منطقه ای است در جنوب غربی شهر کابل که جمعیت اش در حال حاضر به بیش از یک میلیون و 200 هزار نفر می رسد. این محله از کابل به دلیل مهاجرت های داخلی در افغانستان و مهاجرت معکوس افغانستانی های مقیم ایران و پاکستان در چند سال اخیر با تراکم عجیب جمعیت روبه رو شده است. بیشتر اهالی این منطقه را هزاره هایی تشکیل می دهند که مذهب شان شیعه است و از این رو این محله به شیعه نشین کابل هم معروف است.

پریروز یک عملیات انتحاری در دبیرستان دخترانه سیدالشهدا در این منطقه رخ داد که طی آن 63دانش آموز دختر کشته و بیش از 150نفر زخمی شدند. بلافاصله بعد از انفجار واکنش ها در سطوح مختلف آغاز شد و مثل همواره اولین انگشت اتهام به سمت طالبان گرفته شد اما واکنش سخنگوی طالبان در این باره جالب و بی سابقه بود.

فیلم سینمایی متری شیش ونیم، یک سکانس معروف دارد که بسیار به واکنش طالبان به انفجار کابل شبیه است. نوید محمدزاده در نقش فراورینماینده مواد مخدر که به چنگ پلیس افتاده اتهام کشتن کودک را رد می نماید. بعد از اصرار پلیس و پدر کودکی که توسط افرادی کشته شده است، مجرم که کشتن کودک را خط قرمز خودش می داند به گریه می افتد و با حالی منقلب انکار می نماید که: من هر چه باشم کودک کش نیستم، کار من نیست... و بعد با گریه قاتل کودک را لو می دهد.

دولت افغانستان در ساعات ابتدایی انفجار، آن را به گروهک طالبان نسبت داد اما سخنگوی طالبان بلافاصله در واکنشی این ادعا را رد کرد و ضمن عرض تسلیت و محکوم کردن این عملیات انتحاری، مسؤولیت آن را به داعش نسبت داد.

داعش در افغانستان چه می نماید؟

هزاره ها و دیگر شیعیان از اقوام دیگر افغانستان، همان هایی هستند که تیپ فاطمیون را سال93 در سوریه تشکیل دادند و تبدیل شدند به بازوی شکست ناپذیر مدافعان حرم در برابر تروریست های داعش و دیگر گروهک ها.

کار در معرکه سوریه به جایی رسیده بود که هر عملیاتی که دیگر تیپ ها از رسیدن به موفقیت کامل در آن بازمی ماندند، به تیپ فاطمیون سپرده می شد و به پیروزی کامل می رسید. حماسه هایی که از آن می توان به نبرد بوکمال اشاره نمود که از قدم های نهایی شکست کامل داعش در عراق و سوریه بود. کم کم شیعیان افغانستان به کابوس تروریست های داعشی تبدیل شدند و وقتی بساط داعش به دست همین شیعیان از سوریه برچیده شد، این گروهک بنایش را بر این گذاشت که فعالیت تروریستی اش را در افغانستان گسترش بدهد.

بعد از شکست کامل داعش در عراق و سوریه، فعالیت های تروریستی این گروهک در افغانستان شدت گرفت. نظر برخی از تحلیلگران بر این است که داعش افغانستان را به عنوان یک منطقه استراتژیک برای احیای دوباره خودش انتخاب نموده است.

جایی که حضور نظامی آمریکا و حرکت های تروریستی طالبان این زمین را طوری شخم زده که بذر هر حرکت تروریستی دیگر در آن به خوبی می گیرد. اما برخی دیگر می گویند فعالیت داعش در افغانستان ریشه در زخم هایی دارد که این گروهک تروریستی از شیعیان افغانستانی در سوریه خورده است.

به هر حال، حالا نزدیک به دو سال است که رد پای داعش در افغانستان پررنگ تر است و هر از چندی دنباله عبای جهل و تکفیر این جماعت، خنجی بر جگر زخمی مردم افغانستان می کشد. از جمله اقدامات تروریستی یکی دو سال اخیر داعش در افغانستان می گردد از حمله به تشییع جنازه یک پلیس در ننگرهار، حملات تروریستی غرب کابل در اردیبهشت 99، حمله به مرکز آموزشی کوثر دانش و حمله به دانشگاه کابل در آبان 99 اشاره نمود.

آه از غمی که تازه گردد با غمی دگر

حالا داغ 63دانش آموز دختر شیعه روی دست خانواده های افغانستانی مانده. دستانی که هنوز خاک دفن عزیزان شان که در انفجار دانشگاه کابل پرپر شدند را روی خود دارند. همان دستان پینه بسته ای که برای روزی حلال، یا در زمین جنگزده افغانستان داس کشاورزی می گیرند یا در غریب آباد ایران و پاکستان تیشه کارگری، همان دستانی که برای دفاع از حرم اهل بیت خودشان را به قبضه سلاح می چسبانند، حالا دارند از این داغ مکرر به سینه می کوبند.

bestcanadatours.com: مجری سفرهای کانادا و آمریکا | مجری مستقیم کانادا و آمریکا، کارگزار سفر به کانادا و آمریکا

منبع: جام جم آنلاین
انتشار: 9 آبان 1400 بروزرسانی: 9 آبان 1400 گردآورنده: sahandblog.ir شناسه مطلب: 13761

به "بچه های مدرسه آه" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "بچه های مدرسه آه"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید